نویسنده: راندا برن ، تعداد صفحات: ۲۰۸ صفحه
همه افراد در زندگی شخصی و کاری به دنبال ایجاد شرایط بهتر برای خود و دوری از موقعیت های بد هستند. شما نیستید؟؟؟
اسمش هر چه که میخواهد باشد. دانستن روش یا روش هایی که فرد را به این شرایط نزدیک تر می کند، چیزی ایده آل و رویایی است و هیچ کس نمیتواند بگوید من آن را نمی خواهم. کتاب راز که در ادامه به معرفی آن خواهم پرداخت ادعا میکند مجموعه روش هایی بسیار ساده ولی عجیب برای رسیدن به این هدف دارد. آنچه او آن را «قانون جذب» نامیده است و می گوید استثناء ناپذیر است! و ناشی از فرآیند آفرینش و در سه گام بسیار ساده تعریف می نماید.
برای بنده عجیب تر از این کتاب و روش ها و نتایج مورد ادعا، افرادی هستند که فارغ از آنکه این کتاب را علمی یا غیر علمی (غیر قابل اثبات پذیر-متافیزیکی) بدانیم حتی یک بار این کتاب (که چنین ادعای بزرگ و رویایی میکند و در دنیا بسیار مشهور و محبوب است) را مطالعه نکرده و امکان پذیری قوانین و روش هایش را در زندگی خود تست نکرده باشند!
دو چیز عجیب: ۱- محتوای کتاب ۲- افرادی که حتی یکبار آن را نخوانده باشند!
دقیقا چگونه این قانون کار میکند؟ نمیدانم …. ولی به شخصه خود من بارها و بارها در زمینه های مختلف توانسته ام از این کتاب بهره برده و به اهداف و نتایج مورد انتظار خود برسم. واقعیت اینست که انسان های بسیار زیادی در دنیا از این کتاب نتیجه گرفته و تجارب خود را منتشر کرده اند. اما مثل هر روش یا قانون دیگر، به نظر می رسد آنچه در این کتاب به آن اشاره شده زمانی می تواند درست کار کرده و نتیجه بخش باشد که دقیقا شیوه اجرا و پیش نیازهای آن را درک کرده و همه گام ها را طی کرده و به کار برده و در نظر گرفته باشیم. انتظار نداشته باشید بدون دانستن و در نظر گرفتن این شرایط و پیش نیازها آن قانون موثر باشد.
موضوع کتاب راز:
این کتاب چند بخش دارد که عبارتاند از: «سخنی از افشاگران راز »، « راز به زبان ساده»، «چگونه از راز استفاده کنیم؟»، «فرایندهای قدرتمند»، « راز پول»، « راز روابط»، « راز سلامتی»، « راز جهان»، « راز شما» و « راز زندگی». در توضیحات پشت جلد این کتاب آمده است: «اجزای یک راز بزرگ در سنتهای گفتاری، ادبیات، ادیان و فلسفهی قرنهای متمادی یافت شده است. برای اولین بار در جریان یک رازگشایی بیسابقه، تمام اجزای راز کنار هم قرار گرفتند تا زندگی همهی کسانی را که با آن آشنا میشوند، متحول سازند». این کتاب به شما میآموزد که چگونه از راز در جنبههای مختلف زندگی خود استفاده کنید و آن را بهمنظور دستیابی به پول، سلامتی، روابط مطلوب، خوشبختی و هر چیزی که در این جهان میخواهید، به کار ببرید. این کتاب به شما کمک میکند تا به نیرویی که درون شما نهفته است، پی ببرید و متعاقبا شادی و خوشبختی را به زندگی خود راه دهید. کتاب راز در سال ۲۰۰۶، در قالب یک فیلم مستند هم تهیه و تولید شد و تهیهکنندگی آن را هم خود راندا برن بر عهده داشت. این فیلم توانست طی مدتی کوتاه، مخاطبان بسیاری را از سراسر جهان به خود جذب کند.
خلاصه کتاب راز:
راندا برن نویسنده کتاب راز طبق گفته های خودش قبل از آشنا شدن با قانون راز زندگی بسیار آشفته و بی نظمی داشته است. به سختی کار می کرده است و حسابی خسته بوده که در همین حین مرگ پدر تمام وضعیت دشوار زندگیش را چندین برابر می کند. به طور اتفاقی در کتابی که از دخترش هدیه گرفته بود با عبارتی تحت عنوان ” راز زندگی” آشنا شد.
بعد از آن کنجکاو شد و شروع به تحقیق در مورد این قانون کرد و متوجه شد افراد بزرگی در تاریخ مانند افلاطون , شکسپیر , نیوتون , هوگو , بتهون و … راز را می دانستند و از آن نام بردند و به آن تاکید فراوان کردند.
برایش این سوال پیش آمده بود که چرا علی رغم تاکید فراوان بزرگان تاریخ به این قانون اکثر مردم از آن بی خبرند؟!
بعد از مدتی پاسخ برایش واضح بود; این راز در قرون متمادی در دست افراد طماع بوده یعنی کسانی که به طمع به دست آوردن ثروتی که متعلق به همه ی انسان ها بود , آن را پنهان کرده و یا به بهای بسیار زیادی خریداری کرده بودند.
نویسنده در کتاب راز صرفا متکلم وحده نیست بلکه این کتاب جمع آوری شده از نظرات بزرگان و افراد مطلع به این راز است.
راندا برن در ابتدای کتاب افرادی که از آنها نقل قول کرده است را معرفی می کند و با فهرست بندی موضوعات مختلف، در هر قسمت سخنان این افراد را بیان کرده و در ادامه هم از تجربیات و نظرات خود می نویسد.
وی در ابتدای کتاب از بزرگترین راز زندگی که همان «قانون کشش» است صحبت می کند. او قانون کشش یا «قانون جذب» را به این صورت بیان می کند که : هر چیزی مشابه خودش را به سمت خود می کشد بنابراین وقتی در مورد چیزی فکر می کنید مشابه آن را به سمت خود می کشید. افکار ما خاصیت آهن ربایی دارند و وقتی در حال فکر کردن هستیم افکار خودمان را با فرکانس خاصی به دنیا می فرستیم و آنها چیزهایی مشابه خود را به طرف خود می کشند. هر چیزی که از منبعی خارج می شود به منبع خود باز میگردد که منبع همان شما هستید. شما مانند یک دکل مخابراتی انسانی هستید و دائما افکارتان را ارسال می کنید و اگر می خواهید در زندگی چیزی را تغییر دهید افکارتان را تغییر دهید تا فرکانس ارسالی شما تغییر کند.
قانون کشش, قانون طبیعت است و مثل آن استثناء ناپذیر است. مهمترین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که افعال منفی برای این قانون مفهومی ندارند برای مثال اگر بعد از پوشیدن لباس میهمانی خود مدام در ذهن خود مرور کنید که نمیخواهید لباستان لک یا خراب شود شما دقیقا در حال جذب این اتفاقات برای لباس خود هستید زیرا با فرستادن امواجی با فرکانس های بد این امواج چندین برابر شده و به سمت شما باز میگردند. جمله ای از جان آساراف وجود دارد: « اغلب افراد به آنچه نمی خواهند فکر می کنند و بعد تعجب می کنند که چرا آنچه نمی خواهند برایشان اتفاق می افتد!»
پس باید به این نکته توجه داشته باشید که:
به اتفاق هایی که می خواهید بیفتند بیاندیشید نه اتفاق هایی که نمی خواهید.
هیچ چیز نمی تواند در زندگی شما تجلی کند مگر آنکه شما خودتان با افکار مداوم خود آن را به سوی خویش فراخوانید. گاهی دیگران با صحبت های خود سعی در ایجاد انرژی های منفی و یا سرکوب شما دارند اما در نهایت این افکار شماست که می تواند رویاهایتان را محقق کند. برای جلوگیری از این اتفاق, باید دریچه های ذهن خود را به روی افرادی که به هر نحوی سعی در سنگ اندازی در مسیر زندگی شما دارند ببندید و به آنها این اجازه را ندهید تا فرکانس امواج شما را تغییر دهند. در این صورت هیچکس نمی تواند مانع شما در رسیدن به هدفتان شود.
فرآیند آفرینش به شما کمک خواهد کرد تا از طریق سه گام : طلب , باور و دریافت به آنچه که آرزو دارید برسید.
در گام اول باید هر چیزی که مطلوب شماست را طلب کنید . طلب کردن اولین گام رسیدن به آرزوهایتان است. تا آرزو و خواسته ای نباشد رسیدن به آن ممکن نیست. در آرزو کردن محتاط نباشید. ترس بدترین عامل بازدارنده برای رسیدن به ایده آل های هر فرد است. شما با قدرت بی نهایت ذهن خود می توانید به هرآنچه می خواهید دست پیدا کنید فقط کافیست از آرزو کردن و البته رویا پردازی نهراسید.
سه گام دستیابی به هرآنچه می خواهیم: طلب , باور و دریافت
در گام دوم باید به توانایی های خود در رسیدن به آرزویتان باور داشته باشید . این مهمترین گام است زیرا اگر باور وجود نداشته باشد هیچ گاه فرکانس های ارسالی افکارتان در جهت رسیدن به آرزویتان نخواهند بود. باور به قدرت بی اندازه ذهن خود که در راستای اراده ی خدا قرار گرفته است همان کلید اصلی رسیدن به مطلوبات شماست. برای مثال هر چقدر هم آرزوی رسیدن به ثروتی عظیم را داشته باشد ولی باور نداشته باشید که شما هم میتوانید روزی ثروتمند شوید هیچ گاه نمی توانید به آرزوی خود برسید, زیرا شما هنوز در باور فقر به سر می برید و تمام افکارتان به صورت ارادی و غیر ارادی در همین حول می چرخند.
در گام آخر فقط باید منتظر دریافت هرآنچه که خواستید باشید. حتی در لحظه به رسیدن و حصول آن فکر کنید زیرا احساسی که در آن لحظه به شما دست می دهد بسیار در تنظیم فرکانس افکارتان موثر است اما هیچ گاه به چگونگی و نحوه دریافت آن فکر نکنید زیرا این افکار محدود کننده هستند و شاید زمان رسیدن به خواسته هایتان را طولانی کنند و حتی گاهی آن را بسیار از شما دور خواهند کرد. شما طلب کنید, باور داشته باشید و منتظر دریافت آن در تمام لحظات خود باشید و بقیه کار را به قانون جذب واگذار کنید. در اصل این کتاب یک مجموعه روش در حوزه مدیریت ذهن است.
لطفا هیچ گاه به چگونگی و نحوه دریافت آنچه طلب کرده اید، فکر نکنید.
سوالات زیادی در این خصوص مطرح است:
واقعا این قانون می تواند در زندگی اثربخش بوده و زندگی ما را متحول کند؟
آیا همه می توانند از این قانون استفاده کنند؟
با فرض درست و کارامد بودن این قانون، مهم است مبنای علمی(البته بر اساس علم فعلی!!! بشر) داشته باشد؟
چنانچه تجربه یا نظری در خصوص این کتاب دارید با من در میان بگذارید…